تنها ترین بهانه زنده موندنم با تو بودن است
سلام دوستان عزیز به وبلاگ خودتون خوش امدید لطفا قبل از خارج شدن از وب نظرتون رو در باره ی وب برای من ثبت کنید و ممنون میشم اگه از ارسال نظر تبلیغاتی خوداری کنید
جمعه 3 شهريور 1391برچسب:ه خدایا! به من بیاموز عاشق تو باشم,نه خودم قيمت يك روز زندگي هیچ وقت از خودت پرسیدی قیمت یه روز زندگی چنده ؟ تموم روزو کار میکنیم و آخرشم از زمین و زمان شاکی میشیم که چیزی نداریم , شمارو به خدا تا حالا از خودتون پرسیدید: قيمت يه روز باروني چنده؟ يه بعدازظهر دلنشين آفتابي رو چند مي خري؟ حاضري براي بو کردن يه بنفشه وحشي توي يه صبح بهاري يه تراول بدي؟ پوستر تمام رخ ماه قيمتش چنده؟ اگه نصف روز هم بشيني به نيلوفر سوسني رنگي که کنار جاده در اومده نگاه کني بوته اش ازت پول نمي گيره, چرا وقتي رعد و برق مياد تو زير درخت فرار مي کني؟ مي ترسي برقش بگيرت, نه, اون مي خواد ابهتشو نشون بده, آخه بعضي وقت ها يادمون ميره چرا بارون مي ياد, اين جوري فقط مي خواد بگه منم هستم, فراموش نکن که همين بارون که کلافت مي کنه که اه چه بي موقع شروع شد, کاش چتر داشتم, بعضی وقتا دلت براي نيم ساعت قدم زدن زير نم نم بارون لک مي زنه, هيچ وقت شده بگي دستت درد نکنه؟ شده از خودت بپرسي چرا تمام وجودشو روي سرما گريه مي کنه؟ اونقدر که ديگه براي خودش چيزي نمي مونه و نابود ميشه, هيچ وقت از ابرا تشکر کردي؟ هيچ وقت شده از خودت بپرسي که چرا ذره ذره وجودشو انرژي مي کنه و به موجودات مي بخشه, ماهانه مي گيره يا قراردادي کار مي کنه؟ چرا نيلوفر صبح باز ميشه و ظهر بسته مي شه؟ بابت اين کارش چقدر حقوق مي گيره؟ چرا فيش پول بارون ماهانه براي ما نمي ياد؟ چرا آبونمان اکسيژن هوا رو پرداخت نمي کنيم؟ تا حالا شده به خاطر اين که زير يه درخت بشيني و به آواز بلبل گوش کني پول بدي؟ قشنگ ترين سمفوني طبيعت رو مي توني يه شب مهتابي کنار رودخونه گوش کني, قيمت بليتش دل تومنه! خودتو به آب و آتيش مي زني که حتي تابلوي گل آفتابگردون رو بخري و بچسبوني به ديوار اتاقت ولي اگه به خودت يک کم زحمت بدي مي توني قشنگ ترين تابلوي گل آفتابگردون رو توي طبيعت ببيني, گل هاي آفتابگردوني که اگه بارون بخورن نه تنها رنگشون پاک نمي شه, بلکه پررنگ تر هم ميشن, لازم نيست روي اين تابلو کاور بکشي که چون خاک روشو, شبنم صبح پاک مي کنه و ميبره, تو که قيمت همه چيز و با پول مي سنجي تا حالا شده از خدا بپرسي قيمت يه دست سالم چنده؟ يه چشم سالم چنده؟ چقدر بايد بابت اشرف مخلوقات بودنم پرداخت کنم؟ خيلي خنده داره نه؟ و خيلي سوال ها مثل اين که شايد به ذهن هيچ کدوممون نرسه؟ اون وقت تو موجود خاکي اگه يه روز يکي از اين دارايي هايي رو که داري ازت بگيرن زمين و زمان رو به فحش و بد و بيراه مي گيري؟ چي خيال کردي؟ پشت قبالت که ننوشتن, نه عزيز خيال کردي! اينا همه لطفه, همه نعمته که جنابعالي به حساب حق و حقوق خودت مي ذاري, اگه صاحبش بخواد مي تونه همه رو آني ازت پس بگيره, اينو بدون اگه يه روزي فهميدي قيمت يه ليتر بارون چنده؟ قيمت يه ساعت روشنايي خورشيد چنده؟ چقدر بايد بابت مکالمه روزانمون با خدا پول بديم ؟ يا اين که چقدر بديم تا بابت يک کاستي که از صداي بلبل ضبط کرديم تحت پيگردقانوني قرار نگيريم, اون وقت مي فهمي که چرا داري تو اين دنيا وول مي خوري,,,,,,,,,,,, +نوشته شده در جمعه 3 شهريور 1391, :: 23:12 ::  نويسنده : طاهر
یک شنبه 22 مرداد 1391برچسب:, :: 13:49 ::  نويسنده : طاهر
حتی اگر ابرهای لجباز کنار نروند ، حتیاگر ماه از خواب بیدار نشود و خورشید در افق راه نرود، باز هم آسمان را دوست دارم.حتی اگر یک سیاره ی در منظومه ی شمسی نداشته باشم، حتی اگر یک ستاره همبه من چشمک نزند و نتوانم پرهای جبرییل را لمس کنم ، باز هم آسمان را دوست دارم. صبح تا غروب در ایوانکوچک خانه ام مینشینم و عطر های سر به زیری زل میزنم که از کنار درختان رد میشوند و نام تو را زمزمه میکنند.تا وقتی تلفظ نام تو را از یاد نبرده ام،این دفتر فرسوده پیش رویم گشوده خواهد ماند.تا وقتی باران میبارد ، تا وقتی رود خانه ای در قلبم جاریست به دستان تو میریزد ، تا وقتی شمع ها روی طاقچه ی اتاقم روشن است و پروانه ها ترانه ی عاشقی را بلدند، این دفتر فرسوده را پر از شعرهای ناب خواهم کرد.شعرهایی که با نام تو آغاز میشوند.بگذار به همه ی باغ های جهان سفرکنم و شاخه شاخه گل های سرخ را برایت بچینم.بگذار با تو گل بگویم و عشق بشنوم.بگذار یک باردیگر با تو چای بنوشم و از قاصدکی که فردا خواهد آمد،حرف بزنم.پرستو ها و سهره ها از سر انگشتانم به سمت تو پر بگیرند.بگذار این شاخه خشکیده انجیربا دست های خیس تو شکوفه کنند.چقدر سخت است شاعر خیابان بودن،چگونه این همه درخت این همه برگ سبز عاشق را بسرایم؟چقدر سخت است دنبال کلمات تازه از پنجره ی اتوبوس بیرون را نگاه کردن و در جوی های بی آب به جستوجوی دریا رفتن.چقدر سخت اسن ادمک های بهار را فراموش کردن و پیراهم بهار را پوشیدن. چگونه بدون عینک وخودکار دل تنگم را برایت معنا کنم؟چه کسی مرا به سمت اردیبهشت میبرد و یک پنجره ی کوچک و چند برگ کاغذ سپید به من میدهد؟چه کسی یک لیوان آب خنک چشمه را بهمن تعارف میکند؟ چه کسی با من زیر درخت بید مینشیند و قصه ی لیلی و مجنون را میخواند؟ چه کسی روی زخم های استخوان مرهمی از شبنم و مهتاب میگذارد؟چه نام مرا به درختان نارنج و لیمو خواهد گفت و شعر های نا تمام مرا به پایان خواهد رساند؟
یک شنبه 22 مرداد 1391برچسب:, :: 13:49 ::  نويسنده : طاهر
آگر تو در کنارم باشــی،چیزی کم ندارم.باران کماکان بر بام خانه ام می نشیند،گلهای باغچه ی کوچکم به ناز باز می شوند، قناری تنهایم شادمانه می خواند،ساعت دیواری ام حتی یک ثانیه نمی خوابد، دفتر چهل برگم هرگز تمام نمی شود، خودکارآبی ام تا روز محشر مینویسد و لیوان شیشه ای ام همیشه پر از آب خنک خواهد بود.اگر تو در کنارم باشی، می توانم کلمه های عشق را هر کجا که باشند پیدا کنم و دوباره نزد تو بیاورم. هر روز صبح زود قبل از طلوع خورشید دست و رویم را می شویم و با خدا گفت و گو می کنم و با فرشته ها دست می دهم و برای همه ی کسانیکه زود تر از من به ملکوت رفته اند، فاتحه می خوانم.چقدر با تو بودن خوب است.می توانم غصه ها را یکی یکی از روی طاقچه و فرش بردارم و پرده ها را با رودخانه آشتی بدهم. می توانم اسم تو را روی گیلاس ها و گلابی ها بنویسم و ترانه هایم را با اولین قطاربه سوی خدا بفرستم.اگر تو در کنارم باشی، مهم نیست که پس اندازی نداشته باشم،یک غزل از حافظ می توند تا پایان ماه، مرا خوشنود نگاه دارد. می توانم خواب های نقره ای ببینم و حال گنجشک ها را بپرسم.می توانم همه ی دشمنانم را ببخشم و دعا کنم چراغ های خانه همسایه همیشه روشن باشد. می توانم هر وقت که دلم خواست به سراغت بیایم و به بدون مقدمه سوال کنم:« مرا دوست داری؟»اگر تو در کنارم باشی، می توانم از دیوار چین رد شوم و شب هارا به روزها گره بزنم، از اهو ها نشانی چشمانت را بپرسم و ابر ها از پنجره یدلم پاک کنم. مهم نیست که پیراهنم رنگ و رو رفته و کفش هایم پاره باشد همین که میتوانم با تو درخیابان ها قدم بزنم کافیست.چقدر با تو بودن خوب است. چقدر زندگی زیباست. دلم نمیخواهد دور از تو بمیرد.دلم نمی خواهد ، بدون تو به ستاره ها نگاه کنم و حتی دانهای سیب بخورم. کاش صدای تو فقط مال من بود. کاش بهشت شبیه چشم های تو بود. کاش روز نامه ها فقط از تو مینوشتند.اگر تو در کنارم باشی، به نوک سوزنی از آسمان قانعم و احساس می کنم همه جا و همه وقت می توانم عاشق باشم. در شعر هایم گندم و ریحان میروید و ابر ها در دستانم آرام می گیرند.
یک شنبه 22 مرداد 1391برچسب:, :: 12:52 ::  نويسنده : طاهر
بي قرار توام ودر دل تنگم گله هاستآه بي تاب شدن عادت کم حوصله هاستمثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آبدر دلم هستي وبين من وتو فاصله هاستآسمان با قفس تنگ چه فرقي داردبال وقتي قفس پر زدن چلچله هاستبي تو هر لحضه مرا بيم فرو ريختن استمثل شهري که به روي گسل زلزله هاستباز مي پرسمتازمسئله دوري وعشقوسکوت تو جواب همه مسئله هاست
یک شنبه 22 مرداد 1391برچسب:, :: 11:57 ::  نويسنده : طاهر
شنبه 21 مرداد 1391برچسب:, :: 23:8 ::  نويسنده : طاهر
شنبه 21 مرداد 1391برچسب:, :: 21:43 ::  نويسنده : طاهر
سلام ...سلااااااااااااااااااام.الی جوووووووووون تقدیم میکند.این وبلاگ رو به خاطر عقشم درست کردم.بقیه دوستان دلشون بوسوزهعرضم به خدمتتون که اینجانب به دلیل بیکاری مفرط و فراغ بال و راحتی از دستورهای بی حد و اندازه افسانه(لعنت الله الیه)تصمیم به نوشتن این وبلاگ خصوصینموده ام.ولی خدا وکیلی دلم واسه همه همه تون تنگ شده.حتی گماری خودموناز خودم بگم .....جات خالی پروانه از صبح تا شب که خوابم ......ها ها 11 واحد دارم.....بیدار که میشم چایی هم اماده است.(دیگه زهرا نیست که تا چشام باز شد بگه چایی بزار(کلاسامم فووووووول غیبت شده به سلامتیمجبورم تا اخر همشو برم.هااااااااااااااااا راستی! از رژیمم بگمالی 9کیلو لاغر شده.شولووووووووووولوووووووووووووتشویقالان شدم 79.(لا مصب این عشقه یه انگیزه ای میده که الی چند وقته شوکولات نخوردهکم خوردم یعنی(راستی نامردا کوفتتون بشه همش عقشمو تودانشگاه می بینین .مخصوصا اون افسانه نامرد.مرض حالا که من رفتم بابا بابا میکنی؟در این وبلاگ پرمحتوابیشتر میخوام روند رژیم گرفتنمو بنویسم که انگیزه بگیرم مثلا.همم خاطراتو ،طنز.،حرف عشقولانه ای چیزی به هر حال خوشحال میشم دوستام نظر بدن.بووووووووووووووس دوستون دارم.ایشاا...یه روز همه پیش هم باشیم.مخصوصا من بیام پیش نفسم که دارم از دوریش دیوونه میشمخداحافظ گوگولیاااااااااااا
چهار شنبه 11 مرداد 1391برچسب:, :: 1:52 ::  نويسنده : طاهر
چهار شنبه 11 مرداد 1391برچسب:, :: 1:52 ::  نويسنده : طاهر

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ashch tanha و آدرس taher9375.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طورv خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 662
بازدید کل : 24604
تعداد مطالب : 64
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


qwert